ناباروري ديگر آخر خط نيست
دانلود مقاله.پایان نامه.گزارش کار.کارآموزی.جزوه.کتاب
خط آزاد فسا
برچسب
ناباروري اگرچه مشكل امروز و ديروز نيست، اما آمار و ارقام نشان مي‌دهد زندگي‌هاي صنعتي امروزي اميد به داشتن فرزند را براي تعداد بيشتري از زوج‌ها به آرزويي سخت تبديل كرده است؛ آرزويي كه تحقق آن وابسته به درمان‌هاي اصولي و علمي و صرف هزينه‌هاي درماني است.
 

درست است كه آمار ناباروري در جهان و بخصوص در كشور ما افزايش يافته، اما همان طور كه دكتر آخوندي مي‌گويد وقتي به 30 سال پيش برگرديم كه اين درمان‌ها در كشور وجود نداشت و ناباروري به معني طلاق، ازدواج مجدد، ازهم پاشيدگي خانواده يا زندگي سرد و پردرد بود، مي‌بينيم اين درمان‌ها چقدر دستخوش تغيير شده‌اند و چقدر مي‌توانند به موفقيت بينجامند.

در حال حاضر خوشبختانه شرايط مناسب درمان اين مشكل در كشور شكل گرفته و به اين ترتيب، برچسب‌ها و مشكلات، نگراني‌ها و پيامدهاي ناشي از ناباروري كمرنگ‌تر شده است.

براي آگاهي از آخرين دستاوردها و نتايج مطالعات در اين زمينه سخنان دكتر محمدمهدي آخوندي، رئيس پژوهشگاه و مركز فوق تخصصي درمان ناباروري و سقط مكرر ابن سينا كه سال‌ها در حوزه درمان نازايي و ناباروري فعاليت داشته، بخوانيد:

به طور كلي چه عوامل و ساز و كارهايي موجب بروز ناباروري مي‌شود؟

تعريف جهاني ناباروري ناظر بر وضعيتي است كه يك زوج پس از يك سال ارتباط جنسي دائم و بدون پيشگيري، صاحب فرزند نشوند. در اين مدت حداقل 12 و حداكثر 13 بار سيكل قاعدگي تكرار مي‌شود و در هر دوره از شروع تا پايان، يك بار شانس باروري وجود دارد. اگر هرسيكل را 28 روزه در نظر بگيريم، در نيمه سيكل با توجه به تغييرات هورموني، تعدادي تخمك شروع به بالغ شدن مي‌كنند و در پايان يك تا دو تخمك آزاد مي‌شود. در همان زمان، اسپرم بايد بتواند مسير دستگاه تناسلي و رحم را طي كند و خودش را به تخمك‌ها برساند.

در واقع، در نيمه انتهايي لوله رحمي، تخمك پس از آزاد شدن به اسپرم مي‌رسد و اگر اسپرمي توان رسيدن به اين محل را داشته باشد و زمينه‌هاي طبيعي براي نفوذ اسپرم در تخمك وجود داشته باشد، تخمك بارور مي‌شود. تخمك حين باروري و تقسيم به سمت رحم حركت مي‌كند و درحدود پنج روز بعد به داخل رحم مي‌رسد كه معادل روز 19 سيكل است.

در اين حالت، تخمك بارور شده از جداره خودش خارج مي‌شود و هچينگ اتفاق مي‌افتد، يعني جنين خارج شده از پوسته جذب بافت رحمي شده، در آنجا جاگذاري مي‌شود. از اين لحظه بارداري آغاز مي‌شود. با شروع سير باروري، لايه‌هاي رحمي به‌جاي ريخته شدن باقي مي‌مانند تا به حفظ و نگهداري جنين كمك كنند. به اين ترتيب سيكل متوقف و دوره بارداري آغاز مي‌شود.

يكي از بخش‌هايي كه مركز شما روي آن كار مي‌كند سقط مكرر است. بهتر است بيشتر به همين مرحله از بارداري يعني تشكيل جنين اما آماده نبودن شرايط شروع رشد آن و دلايلي كه مانع رسيدن به اين مرحله مي‌شود، بپردازيم.

براي رسيدن به اين مرحله بايد اسپرم سالم و متحرك با تعداد متناسب وجود داشته باشد، تخمك سالم در زمان مناسب آزاد شود، محيط شيميايي و فيزيكي لازم براي لقاح فراهم باشد و لوله‌هاي رحمي و رحم سالم براي پذيرش جنين وجود داشته باشند تا بارداري آغاز شود. اگر هركدام از اين موارد دچار اشكال باشند با ناباروري روبه‌رو مي‌شويم.

گفته شد اسپرم بايد مسيري طي كند تا به تخمك برسد. اگر اين مسير را با مقياس بسيار كوچك و ميكروني اسپرم بسنجيم، متوجه مي‌شويم مسيري بسيار طولاني است؛ بنابراين لازم است اسپرم سالم و داراي تحرك كافي باشد تا با مقياس‌ ما كيلومترها مسافت طي كند و به موقعيت تخمك برسد. البته بايد زمينه عبور اسپرم هم فراهم باشد تا اسپرم بتواند از سد سرويكس (دهانه رحم) و لوله‌هاي رحمي عبور كند. در حالت عادي، تعداد زيادي از اسپرم‌ها به موقعيت تخمك مي‌رسند و مسير را طي مي‌كنند، اما در نهايت يك اسپرم، برنده اين مسابقه و داخل تخمك مي‌شود. وقتي اين اتفاق افتاد، جداره خارجي تخمك بسته مي‌شود و امكان ورود اسپرم‌هاي ديگر از بين مي‌رود.

همچنين تخمك سالم هم در اين پروسه بسيار اهميت دارد. بايد توجه داشت فرق زن با مرد اين است كه در بدن مرد روزانه ميليون‌ها اسپرم توليد مي‌شود. سيستم اسپرماتوژنز و توليد اسپرم مرد در بيضه‌هاست و به‌طور مرتب اسپرم ساخته مي‌شود و در اپيديديم ذخيره مي‌شود و در مرحله تخليه ميليون‌ها اسپرم خارج مي‌شوند. اگر ميزان اسپرم براساس مقياسي كه who مطرح كرده است، پايين‌تر باشد يا تحرك و شكل مناسب نداشته باشد، عملا باروري اتفاق نمي‌افتد و بايد از روش‌هاي كمكي استفاده كرد.

همچنين تخمك هم بايد در موقعيت مناسب قرار بگيرد تا توسط لوله‌هاي رحمي برداشت شود بنابراين بايد لوله‌هاي رحمي هم سالم باشند كه اسپرم بتواند از آنها عبور كند و نيز تخمك بارور شده از طريق آنها به رحم برسد. از سوي ديگر، اگر جنين مشكل ژنتيكي داشته باشد نيز باروري را دچار اشكال مي‌كند. در واقع عدم سلامت جنين هم مي‌تواند دليل عدم باروري باشد. بنابراين براي يك بارداري طبيعي همه اين شرايط ‌بايد وجود داشته باشد. در غير اين صورت، زوج براي باروري به كمك نياز دارند. در اين حالت، ابتدا لازم است نوع و علت مشكل دقيقا مشخص شود. البته پيش از اينها هم عوامل مختلفي مي‌تواند در ناباروري دخيل باشد. براي مثال، مشكلات جسمي زن يا مرد هم مي‌تواند روند بارداري را مختل كند.

درواقع ممكن است زن و شوهر به برخي مشكلات فيزيولوژيك يا مربوط به سيستم ايمني بدن دچار باشند. سدي كه از عبور اسپرم از دهانه رحم، باروري تخمك و جايگزيني جنين در رحم جلوگيري مي‌كند، هر كدام مي‌تواند يك مانع جدي براي بارداري باشد. عوامل ژنتيكي، غدد و هورمون‌ها، استرس‌ها و مشكلات رواني، زمينه چاقي، نداشتن سيكل منظم قاعدگي و... را هم بايد به عوامل زمينه‌ساز ناباروري اضافه كرد. بنابراين بارداري يك فرآيند پيچيده است كه عوامل متعددي در آن دخيل هستند و براي قرار گرفتن در مسير تشخيص و درمان مناسب، همسران بايد به همه اين عوامل توجه كنند و از آنها آگاه باشند.

سن و سال در ميزان ناباروري زوجين چقدر تاثير دارد؟

يادآور مي‌شوم مرد هر روز اسپرم توليد مي‌كند، اما زن با تعداد تخمك‌هاي محدود و مشخص متولد مي‌شود. اين تخمك‌ها‌ در يك مرحله از بلوغ مي‌ماند و زمان خيلي طولاني براي سالم ماندن در آن موقعيت ندارد. به همين دليل است كه ناهنجاري‌هاي جنيني در مادران 35 سال به بالا بيشتر ديده مي‌شود. به همين دليل به زنان توصيه مي‌شود قبل از35 سال اقدام به بارداري كنند.

نكته مهم در اين زمينه، ارتقاي آگاهي مردم از عوامل موثر بر باروري است. زوج‌ها بايد بدانند پس از مراجعه با اين مشكل بايد در روند مناسب تشخيص و درمان قرار گيرند تا وقت و هزينه خود را صرف اقدامات و درمان‌هاي نادرست نكنند. اگر يك زوج نابارور وقت خود را با مراجعه به پزشكان مختلف تلف كند و به يك مركز تخصصي درمان ناباروري مراجعه نكند، در واقع عمر باروري خود را تلف كرده است. بايد توجه داشت دوره باروري چندان طولاني نيست كه بخواهند آن را با آزمون و خطا طي كنند. وقتي ما نتايج لقاح خارج رحمي را بررسي مي‌كنيم، مي‌بينيم تفاوت يك خانم 30 ساله با يك خانم 40 ساله از زمين تا آسمان است. در زنان 35 ـ 25 ساله، احتمال موفقيت در هر بار لقاح خارج رحمي در يك مركز درمان ناباروري خوب و معتبر 30 درصد است، اما در مراجعان 40 ساله، اين احتمال پايين‌تر از 10 درصد است.

از ميان اين عوامل پيچيده و متنوع، اثرگذاري كدام يك بر روند بارداري بيشتر است؟ آيا آماري درباره سهم هريك از اين مشكلات در بروز ناباروري در جوامع وجود دارد؟

نمي‌توان گفت آمار دقيقي در اين باره وجود دارد، اما خوشبختانه روش‌هاي درماني گوناگوني براي ناباروري با علل مختلف وجود دارد. هرچند متاسفانه هنوز مي‌بينيم برخي زنان و مردان از مشكل خود فرار مي‌كنند يا با مراجعه به مراكز نامعتبر به مشكلات بيشتري دچار مي‌شوند. يعني به‌رغم از دست دادن زمان، تقبل هزينه‌هاي زياد و تحمل اقدامات درماني مختلف و نادرست، درمان نمي‌شوند و وقتي به يك مركز درمان ناباروري خوب هم مراجعه مي‌كنند، متوجه مي‌شوند فرصت و امكانات زيادي را از دست داده‌اند. خاطرنشان مي‌كنم در بررسي كشوري كه از سوي مركز ابن‌سينا انجام شد و گزارش آن دو ماه پيش ارائه شده، مشخص شد متاسفانه ميزان ناباروري در كشور ما بسيار بالاست، بنابراين با توجه به شيوع بالا در كشور، آگاهي‌رساني درست و دقيق به مردم اهميت مضاعف مي‌يابد. مقاله مرتبط با اين طرح كشوري نيز آماده انتشار است و نشان مي‌دهد شيوع ناباروري در ايران بيشتر از آمارهاي جهاني است.

آيا با اين بررسي، آمار دقيقي درباره ميزان ناباروري در ايران و مقايسه آن با ديگر كشورها به دست آمده است؟ به اين دليل مي‌پرسم كه اشاره كرديد آمار ناباروري در كشور ما بيشتر از آمار جهاني است.

آخوندي: خوشبختانه روش‌هاي درماني گوناگوني براي ناباروري با علل مختلف وجود دارد هرچند متاسفانه هنوز مي‌بينيم برخي زنان و مردان از مشكل خود فرار مي‌كنند يا با مراجعه به مراكز نامعتبر به مشكلات بيشتري دچار مي‌شوند

در اين زمينه آمار بسيار دقيقي در دست داريم. ما براي انجام اين طرح آماري و اپيدميولوژي ناباروري كشور، سخت كار و ميليون‌ها تومان پول هزينه كرديم. قبل از آن، متدلوژي كار را بيش از پنج نفر از متخصصان آمار و اپيدميولوژي كشور تائيد كردند. يكي از مسئولان اجرايي اين طرح دكتر محمد بود كه استاد نمونه و ممتاز دانشگاه تهران است. عملا همه ابعاد مربوط در اين طرح ديده شد تا به گونه‌اي انجام شود كه آمار دقيق و قابل استنادي داشته باشيم. مشخص شده است ميزان جهاني ناباروري 12 تا 15 درصد است، در حالي كه طبق اين بررسي، اين رقم در ايران حدود 20 درصد است. به عبارت ديگر، گفته مي‌شود در جهان از هر هفت زوج يك زوج نابارور است، اما در ايران از هر پنج زوج يك زوج دچار اين مشكل است و اين آمار بسيار بالاتر از ميزان جهاني و نگران‌كننده است. به‌رغم اين‌كه سن ازدواج در ايران پايين‌تر است و به هر حال يك كشور اسلامي هستيم و ارتباطات جنسي در چارچوب‌هاي مذهبي تعريف شده‌، ولي متاسفانه شيوع ناباروري بيشتر است.

دلايل اصلي اين افزايش را در چه مي‌بينيد؟ با توجه به اين‌كه آمار قبلي دقيقي در اين زمينه نداشتيم، آيا مي‌توان گفت شيوع ناباروري در كشور افزايش يافته است؟

خير، اين‌كه بخواهيم بگوييم ميزان ناباروري در كشور روزبه‌روز افزايش پيدا كرده است، صحيح نيست؛ زيرا آمار پيشين در اين زمينه موجود نيست و نمي‌توان مقايسه كرد.

به نظر مي‌‌رسد اين مقايسه بيشتر توسط خود مردم صورت مي‌گيرد كه معتقدند در حال حاضر زوج‌هاي نابارور بيشتري را اطراف خود سراغ دارند.

بله، درست است. البته من نمي‌خواهم بگويم شايع‌تر شده است، بلكه مي‌خواهم بگويم وقتي به 30 سال پيش برگرديم كه اين درمان‌ها در كشور وجود نداشت، ناباروري به معني طلاق، ازدواج مجدد، ازهم‌پاشيدگي خانواده يا زندگي سرد و پردرد بود. خوشبختانه شرايط مناسب درمان اين مشكل در كشور شكل گرفته و به اين ترتيب، برچسب‌ها و مشكلات، نگراني‌ها و پيامدهاي ناشي از ناباروري كم شده است. بنابراين، كساني‌كه نابارور هستند، هرچند هنوز هم ترجيح مي‌دهند آن را از ديگران مخفي كنند، اما اين جرات را پيدا مي‌كنند كه براي درمان مراجعه كنند. البته با اين حال، انگ و تابو هنوز به‌طور كامل از بين نرفته است. در ماه رمضان نيز مردم به پخش سريال «خداحافظ بچه» معترض شدند و مي‌گفتند اين طور كه در فيلم مطرح شده نيست و اين مشكلات درمان مي‌شوند. همين اعتراضات باعث شد پايان سريال عوض شود. اما ما انتظار داشتيم در پايان سريال حداقل يك بحث كارشناسي برگزار شود تا اشكالات سريال از نظر علمي و اخلاقي اصلاح شود.

باتوجه به آمارهايي كه شما به آنها اشاره كرديد، مي‌توان گفت همه مردم ما به نوعي با اين موضوع درگيرند، به همين دليل هم بسرعت متوجه اطلاعات غلط در اين زمينه مي‌شوند.

بله، متاسفانه برخي فكر مي‌كنند وقتي جامعه با يك موضوع درگير است، مي‌توانند با يك سناريوي مرتبط با اين موضوع، جذب مخاطب كنند؛ ولي نمي‌دانند درباره موضوعي به اين مهمي نبايد اشتباه و اطلاعات نادرست به مردم بدهند. به هر حال، خوشبختانه اكنون به شرط تكرار درمان تا 90 درصد شانس موفقيت وجود دارد. از طرف ديگر، در دنيا ميزان ناباروري مردان بشدت در حال افزايش است كه به همين نسبت، ميزان زوج‌هاي نابارور افزايش هم پيدا مي‌كند. در انگلستان، تحقيقي كه حدود 20 سال پيش انجام شد، به صورت دقيق نشان داد از سال 1938 تا 1990، ميزان اسپرم مردان از 113 ميليون در هر ميلي‌ليتر به 66 ميليون در هر ميلي‌ليتر كاهش پيدا كرده است. كشورهاي ديگر هم همين آمار را نشان مي‌دهند. بانك‌هاي اسپرمي كه در دنيا وجود دارند نيز اين كاهش را اعلام كرده‌اند. بتازگي وزارت بهداشت هند نيز گزارش داد ميزان ناباروري مردان در اين كشور بشدت افزايش پيدا كرده است و اين افزايش را به ضايعات كارخانه‌ها و سموم شيميايي مرتبط ‌دانست.

پس اين‌كه تاكنون گفته مي‌شد40 درصد ناباروري به مردان، 40 درصد به زنان و 10 درصد به عوامل مشترك مرتبط است، ديگر صادق نيست؟

در دنيا اين‌طور مطرح است، اما ما در كشورمان آماري در اين خصوص نداريم. بررسي شيوع هر يك از عوامل ناباروري، از طرح‌هاي در دست انجام پژوهشگاه و مركز درمان ابن سيناست.

آيا مي‌توان با بررسي مراجعان مركز شما اين آمار را تعميم داد؟

ما چون يك مركز مرجع هستيم و زوج‌ها وقتي از جاهاي ديگر نتيجه نمي‌گيرند به ما مراجعه مي‌كنند، نمي‌توانيم به آمار خودمان بسنده كنيم. اما در مركز ما بيش از 70 درصد موارد ناباروري، ناشي از عامل مردانه است. اما تنها پس از انجام طرح كشوري كه به آن اشاره كردم، مي‌توان در اين باره اظهار نظر كرد.

تا همين جا هم به نظر مي‌رسد با توجه ضعف آمار در بخش‌ها و حوزه‌هاي مختلف، كارهاي خوبي در زمينه آمار ناباروري انجام شده است.

بله، همين طور است. البته بسياري از عوامل و متغيرهاي موثر هنوز بررسي نشده‌اند. عواملي كه كشورها به عنوان عوامل موثر در كاهش باروري مطرح مي‌كنند، بسيار متنوع است. يكسري از مشكلات به روند صنعتي شدن جوامع برمي‌گردد، ازجمله افزايش آلاينده‌هاي محيطي شامل آلاينده‌هاي آب، هوا و...، افزايش فلزات سنگين در آنها، استفاده مجدد از آب‌ها براي كشاورزي و بعد استفاده از محصولات كشاورزي و... همه اين موارد زنجيره‌اي از عوامل خطرساز براي سلامت و بهداشت باروري را تشكيل مي‌دهند.

با توجه به عواملي كه اشاره كرديد، به نظر مي‌رسد وضعيت ما حادتر هم باشد؟

مي‌توان گفت ممكن است بخش مهمي از شيوع بالاي ناباروري در كشور ما ناشي از همين مشكلات باشد. جمعيت زياد شهرها، ميزان بالاي توليد وسايل نقليه غيراستاندارد، سوخت‌هاي آلاينده و.... مسائلي است كه امروز ايران با آنها دست به گريبان است. در روزهاي افزايش ميزان آلاينده‌ها، خطر مرگ انسان نيز مطرح مي‌شود چه رسد به ناباروري.

امواج، پارازيت‌ها، لپ‌تاپ‌ها و... را نيز مي‌توان به اين عوامل افزود؟

بله. يكي از عوامل موثر امواج است كه شامل همه امواج راديويي، واي‌فاي، ماكروويو و پارازيت‌ها مي‌شود و مي‌تواند تاثيرات منفي داشته باشد بويژه وقتي محققان توزيع جغرافيايي ناباروري را بررسي كردند، متوجه شدند همه نقاط ميزان ناباروري يكساني ندارند و اين نشان مي‌دهد روند صنعتي شدن بر بروز اين مشكلات كاملا موثر است.

شما به آمارهاي جهاني و افزايش ناباروري در مردان اشاره كرديد. گفته مي‌شود اگر مشكل باروري مرتبط با مرد باشد، درمان آن سخت‌تر و اميد به موفقيت كمتر مي‌شود.

من نمي‌توانم با قطعيت چنين چيزي بگويم. به اين دليل كه اگر كيفيت اسپرم پايين باشد، يعني اگر تعدادش كم باشد، مشكل شكل داشته باشد يا حركتش كم باشد، با پيشرفت فناوري‌هاي مرتبط، امكان جداكردن، تزريق اسپرم سالم به تخمك و ايجاد جنين سالم را داريم. حتي اگر اسپرمي در مايع مني نباشد، اما اسپرم‌سازي در فرد وجود داشته باشد، مي‌توانيم اسپرم را از بيضه يا اپيديديم برداشت كنيم و در واقع به حركت اسپرم نياز نيست. حتي اگر مشكل انسداد باشد، اما تعداد محدودي اسپرم در موقعيت‌هاي خاص بيضه وجود داشته باشد، مي‌توان آنها را جدا كرد و براي باروري از آن استفاده كرد. بنابراين آنچه مهم است اين كه براي باروري و توليد يك جنين حداقل يك اسپرم و يك تخمك سالم داشته باشيم. از اين رو مي‌توان گفت شانس موفقيت در هر دو جنس مثل هم است. البته خانم‌ها از 35 سالگي به سمت يائسگي پيش مي‌روند و قدرت باروري‌شان افت قابل ملاحظه‌اي پيدا مي‌كند، اما در مردان اين گونه نيست. روش‌هاي درماني موجود هم به كمك مرد مي‌آيد و هم زن تا با لقاح خارج رحمي بتوانند صاحب فرزند شوند. حتي اگر به موقعيتي برسيم كه اسپرم يا تخمك سالم، جنين سالم يا رحم سالم نداشته باشيم مي‌توانيم از رحم و گامت جايگزين استفاده كنيم. در واقع، علم و تكنولوژي به كمك زوج‌هاي نابارور آمده است تا بتوانند از تكنيك‌هاي مختلف براي ايجاد شرايط مساعد استفاده كنند و بارور شوند.

اين تعبير بسيار خوبي است كه اگرچه صنعتي شدن، آمار ناباروري را افزايش مي‌دهد، اما از ديگر سو همين فناوري‌ها و پيشرفت‌ها به كمك افراد مي‌آيند و شانس موفقيت درمان را بيشتر مي‌كنند. اما شايد خيلي از افراد وقتي مي‌شنوند از هر پنج زوج ايراني يك زوج دچار مشكلات ناباروري است بخواهند قبل از ازدواج از سلامت باروري خود مطمئن شوند. آيا براي چنين افرادي راهي هست و اصولا آيا چنين كاري درست است؟

واقعيت اين است كه بايد به هدف ازدواج و مفهوم زندگي مشترك فكر كنيم. خداوند مي‌فرمايد ما انسان را به صورت زوج آفريديم و زوجين مي‌توانند مكمل يكديگر باشند و از طرف ديگر، اموال و اولاد را مايه امتحان بشر قرار داده است. به اين ترتيب، الزاما هدف از ازدواج و زندگي مشترك، داشتن فرزند نيست. انسان به زندگي مشترك نياز دارد و اين يك نياز طبيعي است، اما الزاما به داشتن فرزند نيازي ندارد؛ بنابراين به‌رغم ترديدهاي پيش از ازدواج، بهتر است همه چيز را به آينده واگذار كنيم و بدانيم حتي وقتي در فقدان اسپرم، تخمك يا جنين مشكل داشته باشيم، مي‌توانيم از درمان‌هاي جايگزين استفاده كنيم.

در واقع، فرزند يك امر تبعي است كه به دنبال ازدواج مي‌آيد. ما به خاطر داشتن فرزند نيست كه ازدواج مي‌كنيم، بلكه به تبع ازدواج است كه مي‌خواهيم فرزندي داشته باشيم. بنابراين، اگر در مسير فرزند داشتن دچار مشكل شديم، بايد سعي كنيم راه‌حلي برايش پيدا كنيم و مشكل را جبران كنيم. براي اين جبران، حتي اگر راه‌هاي درماني وجود نداشته باشد، مي‌توان از مسيرهاي جايگزين، همچون حضانت و فرزندخواندگي يا زندگي بدون فرزند استفاده كرد.

استادان علم اخلاق حساسيت نشان دادن قبل از ازدواج براي اطمينان از قدرت باروري را توصيه نمي‌كنند. ضمنا يادآور مي‌شوم كه براحتي مشخص نمي‌شود پيش از ازدواج، زن يا مرد نابارور است يا خير و همچنين، صرف داشتن اسپرم يا سيكل قاعدگي مرتب نيز نشانه قطعي سلامت باروري و داشتن فرزند سالم نيست. بنابراين، نبايد ازدواج را مقيد به اين موضوع كنيم. ممكن است در بحث پيشگيري از يكسري از بيماري‌ها، ما مشاوره ژنتيك را توصيه كنيم، اما قطعا بررسي وضعيت باروري و پيش از ازدواج را اخلاقي نمي‌دانم و معتقدم همسران بايد اميدوار باشند اگر به مشكلي برخوردند، روش‌هاي درماني و راه‌هاي جايگزين وجود دارد.

آيا آماري از افرادي كه به درمان‌هاي جدي‌تر، مثل IVF يا روش‌هاي جايگزين نياز دارند، وجود دارد؟

معمولا در تقسيم‌بندي‌ها چند رده درماني داريم. وقتي يك زوج به مركز مراجعه مي‌كنند، ابتدا هورمون‌ها، ساختار طبيعي و فيزيكي اندام تناسلي و اندكس‌هاي لازم در مرد و زن بررسي مي‌شود. اگر هر كدام با اختلالي مواجه بود، تلاش مي‌شود اختلال به نوعي برطرف شود. در مواردي با جراحي‌هاي كوچك، تشخيص‌هاي اوليه و برطرف كردن ضايعات اوليه مشكل حل مي‌شود. امكان درمان دارويي بسياري از زوج‌هاي نابارور هم قابل توجه است. بنابراين، ميزان قابل توجهي از مراجعان به اين ترتيب جواب مي‌گيرند و به كمك درمان‌هاي دارويي و IUI در حدود نيمي از ناباروري‌ها برطرف مي‌شود. بنابراين هر زوجي كه نابارور تشخيص داده مي‌شود، نبايد به راه آخر فكر كند. البته، در اين ميان ممكن است سن زن بالا باشد و ما فرصت پرداختن به درمان‌هاي اوليه را نداشته باشيم و توصيه كنيم هر چه سريع‌تر IVF انجام شود.

تاكنون بارها شنيده و خوانده‌ايم كه زوج نابارور در صورت ادامه روند درماني، تا 90 درصد شانس موفقيت دارند. لطفا در اين باره بيشتر توضيح دهيد.

آخوندي: بارداري يك فرآيند پيچيده است كه عوامل متعددي در آن دخيل هستند و براي قرار گرفتن در مسير تشخيص و درمان مناسب همسران بايد به همه اين عوامل توجه كنند و از آنها آگاه باشند

بله، تكرار درمان بسيار مهم است. وقتي ناباروري را تعريف مي‌كنيم، مي‌گوييم ما انتظار داريم با توجه به آمار 20 درصدي، 80 درصد زوج‌ها بعد از ازدواج، در صورت علاقه به داشتن فرزند و داشتن ارتباطات منظم جنسي و بدون وسايل پيشگيري، در طول يك سال، بارور شوند. البته تعدادي از 20 درصد باقيمانده نيز در سال‌ دوم مي‌توانند بارور شوند. البته به برخي افراد داراي شرايط خاص توصيه مي‌كنيم كه حتي يك سال هم منتظر نمانند و هرچه زودتر درمان‌ها را شروع كنند.

فراموش نكنيم كه يك سال يعني 12 بار تكرار فرصت باروري. يعني حتي در حالت طبيعي هم نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم بسرعت باروري حادث شود. خوشبختانه در حالت لقاح خارج رحمي، شانس بيشتر از حالت طبيعي است، زيرا جنين خوب انتخاب و منتقل مي‌شود و در عين حال، تعداد بيشتري جنين به رحم منتقل مي‌شود. البته همه اينها مستلزم اين است كه شرايط مهيا باشد و كار در مركز ناباروري مناسب و خوب انجام شود. در مراكز تخصصي و كارآمد، درمان ناباروري شانس موفقيت در هر دوره درمان 30 تا 35 درصد است كه در صورت ادامه درمان و تكرار دوره‌هاي درماني شانس كلي موفقيت تا 90 درصد نيز افزايش مي‌يابد، البته در برخي از مراكز، به دليل كيفيت پايين خدمات، در هر دوره ممكن است شانس موفقيت درمان كمتر از پنج درصد باشد.

به طوركلي انتظار داريم سه دوره درمان مداوم، در صورتي كه زن در شرايط سني مناسب باشد، ما را به نتيجه برساند.

معمولا اين درمان‌ها با چه فواصلي انجام مي‌شوند؟

در هر بار درمان، ميزان بالايي هورمون براي تحريك تخمك‌سازي تجويز و مصرف مي‌شود. بدن براي اين‌كه به شرايط عادي برگردد، به حداقل سه ماه زمان نياز دارد. بنابراين، براي هر كدام از سيكل‌هاي خارج رحمي اين فاصله را در نظر مي‌گيريم. اگر درمان در اين شرايط موفق نبود، متخصص ژنتيك، ايمونولوژي و... بايد وضعيت را بررسي كند و ببيند چه مشكلاتي وجود دارد. در اين شرايط، دلايلي كه مانع از لانه‌گزيني جنين مي‌شوند، بررسي مي‌شوند.

با توجه به هزينه و استرس‌هايي كه افراد براي چنين درمان‌هايي متحمل مي‌شوند، بهتر نيست از همان ابتدا همه اين ريسك‌ها و احتمالات در نظر گرفته شوند؟

متاسفانه برخي مراكز به طور دائم اين سيكل‌ها را تكرار مي‌كنند و حتي با وجود شكست‌هاي پي‌درپي، فكري به حال شناسايي علت اصلي نمي‌كنند. البته از آنجا كه هزينه مربوط به برخي از اين آزمايش‌ها معادل يك سيكل درمان است، ما از همان ابتدا چنين بررسي‌هايي را توصيه نمي‌كنيم و وقتي عامل زنانه يا مردانه ناباروري را شناسايي مي‌كنيم، روند عادي را طي مي‌كنيم.

آينده درمان‌هاي ناباروري را چگونه مي‌بينيد؟ آيا مي‌توان گفت به كمك دستاوردهاي علمي و فناوري‌هاي نوين، همه زوج‌هاي نابارور مي‌توانند به داشتن فرزند اميدوار باشند؟

از روزهاي ابتدايي استفاده از اين درمان‌ها تا امروز، تحولات بسيار چشمگيري در اين علم رخ داده است. شايد كمتر علمي اين‌همه پيشرفت و تحول را به خود ديده است. از نظر توسعه تكنيكي و ابزاري، مي‌بينيم كه امروزه امكان تشخيص درست، ايمن و غيرتهاجمي در دسترس پزشكان و بيماران قرار گرفته است. آزمايش‌هاي پيشرفته مشكلات را دقيق‌تر شناسايي مي‌كنند، در حالي‌كه در گذشته امكان تشكيل جنين در آزمايشگاه جنين شناسي و انتقال آن در روز سوم يا چهارم بعد از جمع‌آوري تخمك ممكن نبود و بناچار از تكنيك‌هاي GIFT يا ZIFT استفاده مي‌شد. اكنون اين روش‌ها منسوخ شده است. اكنون جنين در راحت‌ترين و بهترين شرايط تهيه مي‌شود. محيط‌هاي كشت بسيار مناسب مي‌توانند محيط داخل رحم را بخوبي تقليد كنند و جنين خوبي آماده شود. از طرف ديگر، جنين مدت بيشتري در اين محيط قرار مي‌گيرد تا به مرحله بلاستوسيت برسد. در پايان جنين در حالت هچ شده يا در حال هچ در همان‌ زماني كه به طور طبيعي به رحم مي‌رسد، يعني روز چهارم الي پنجم، وارد رحم شود و به اين ترتيب، شانس موفقيت افزايش مي‌يابد. در زمينه انتخاب درست سلول‌هاي جنسي، تخمك، جنين و نگهداري در زمان‌هاي طولاني و... نيز به كمك علوم مختلف جنين شناسي غدد، ايمونولوژي، ژنتيك و... گام‌هاي بزرگي برداشته شده است.

همچنين روش‌هاي تشخيص سلامت جنين قبل و بعد از لانه‌گزيني، امكان غربالگري حاملگي و تشخيص نقايص جنين و مشكلات متابوليكي و... هركدام قدم به قدم متحول شده‌اند. در زمينه كنترل و رفع مشكلات سقط مكرر يا اندومتريوز كه 30 درصد زنان نابارور يا 10 درصد كل جمعيت زنان به آنها مبتلا هستند، رشته پره‌ناتال و حفظ بارداري، امكان كاهش و حذف جنين‌هاي اضافي يا دچار مشكل و... نيز پيشرفت‌هاي خيره‌كننده داشته‌ايم.

در اين ميان، پيشرفت‌هايي كه در حوزه حفظ بارداري رخ داده است نيز نبايد فراموش كنيم. كمك به حفظ باروري افراد در معرض درمان با روش‌هاي آسيب‌رسان به سلول‌هاي جنسي، مانند مبتلايان به سرطان، از جمله آنهاست. اكنون مي‌توانيم بافت تخمك، بيضه يا حتي بافت توليد مثلي كودكان را حفظ كنيم. حفظ باروري پيشرفتي قابل توجه در حوزه علوم توليد مثل است و بويژه در مبتلايان به سرطان، پيش از شروع درمان مي‌تواند بسيار مفيد و ثمربخش باشد.

آيا همه پيشرفت‌هايي كه شما به آنها اشاره كرديد، باعث مي‌شود مواردي مانند استفاده از سلول‌هاي بنيادي و توليد جنين بدون نياز به زوج را از نظر دور كنيم؟ زيرا اين پيشرفت‌ها مسائل پيچيده اخلاق پزشكي را به همراه دارند.

هدف اصلي درمان‌ها اين است كه براي حفظ كانون خانواده، به بچه‌دار شدن زوج‌ها كمك كنيم.

امكان پيوند، پيوند تخمدان، ساخته شدن اسپرم يا تخمك از سلول‌هاي بنيادي و به شكل آزمايشگاهي و... افق‌هاي پيش رو است كه به هر حال بشر تلاش مي‌كند به آنها دسترسي پيدا كند. هركدام از اين موارد نيز مسائل شرعي، اخلاقي، حقوقي و... خاصي را به همراه دارد. به هر حال، علم نمي‌ايستد و پيشرفت مي‌كند. اميدوارم در مقابل توسعه صنعتي، پيشرفت‌هاي علمي، با رعايت اصول اخلاق زيستي و پزشكي به كمك درمان ناباروري بيايد.

يادآور مي‌شوم با وجود پيشرفت‌هاي فراوان، هنوز فقط حدود 20 درصد از زوج‌هاي نابارور براي درمان به مراكز درمان ناباروري مراجعه مي‌كنند. مشكلات مالي ـ اگر چه هزينه‌هاي ما در مقايسه با كشورهاي ديگر بسيار پايين‌تر است ـ بي‌اطلاعي از روش‌هاي درماني، حركت در مسيرهاي غلط و از دست دادن زمان توليد مثل، از جمله دلايل عدم ورود زوج‌هاي نابارور به روند درمان صحيح است.

وقتي به مراكزي مثل مركز شما مراجعه مي‌كنيم افرادي را مي‌بينيم كه ديگر شانسي براي درمان ندارند و افسوس مي‌خوريم كه ‌اي كاش زودتر به فكر درمان مي‌افتادند. البته در نقطه مقابل، زوج‌هاي جواني را مي‌بينيم كه به نظر مي‌رسد از همان ابتداي ازدواج به مشكل خود پي برده و درصدد درمان برآمده‌اند.

اتفاق خوبي در اين زمينه افتاده است. حدود بيست و چند سال پيش پژوهشگاه رويان تاسيس شد و من هم يكي از موسسان آن بودم. زوج‌هاي مراجعه‌كننده عموما 38 سال به بالا بودند. مردان اين خانواده‌ها فكر مي‌كردند كه با ازدواج مجدد مشكل حل مي‌شود و بسياري از آنها ازدواج‌هاي متعدد داشتند. وقتي نتيجه نمي‌گرفتند، در زماني كه كانون خانواده‌شان دچار تنش شده بود، مراجعه مي‌كردند. اما امروزه مي‌بينيم يك زوج در سن 20 سالگي يا حتي كمتر براي درمان مراجعه مي‌كنند. اين موضوع نشان مي‌دهد اطلاع‌رساني بخوبي صورت گرفته است، اما در برخي زمينه‌ها هنوز مشكل داريم؛ اين‌كه زوج نابارور به چه مراكزي بايد مراجعه كنند، به‌هنگام تصميم بگيرند و زمان را از دست ندهند، بدانند كه سن زن در موفقيت درمان موثر است، مرد دخيل در ناباروري است، مرد نبايد زن را مقصر بينگارد و او را قرباني كند و... از جمله مواردي هستند كه هنوز جامعه بخوبي از آنها آگاه نيست و همچنين اين‌كه عواملي مثل سقط مكرر و عدم لانه گزيني جنين در رحم مي‌تواند ريشه‌يابي شود، اندومتريوز مي‌تواند باعث ناباروري شود و با مراجعه درست و بموقع مي‌توان جلوي آن را گرفت و... نيز از نمونه‌هاي ديگر ضعف آگاهي عمومي است. وقتي مردم بدانند با مراجعه به‌هنگام به يك مركز معتبر مي‌توانند در مسير تشخيص و درمان صحيح قرار گيرند، بسياري از مشكلات حل مي‌شود. شايسته است به نكته ديگري نيز اشاره كنم؛ در برخي موارد ناباروري صرفا ناشي از عدم ارتباط جنسي درست و مناسب است. گاهي مي‌بينيم با اين كه سال‌ها از ازدواج زوجي مي‌گذرد، نتوانسته‌اند نزديكي داشته باشند. از اين‌رو ما كلينيك سلامت جنسي را در مركز درمان ابن سينا راه‌اندازي كرديم تا بتواند پاسخگوي مشكلات زوج‌ها در زمينه روابط جنسي باشد.

متاسفانه تاكنون خيلي از مباحث در جامعه تابو بوده و وجود خط قرمزها باعث شده است كمتر به اين موارد پرداخته شود.

بله، متاسفانه همين طور است. براي ما دردآور است كه مي‌بينيم دختري در سن بيست و پنج سالگي با دردي شديد و كشنده به مركز درمان مراجعه مي‌كند و بررسي‌هاي ما نشان مي‌دهد كه مشكل او اندومتريوز است و پزشكان تاكنون تشخيص نداده‌اند يا درمان او را به بعد از ازدواج، بعد از بچه‌دار شدن و... موكول كرده‌اند و باعث شده‌اند بيماري پيشرفت كند. اين به تعويق انداختن درمان، ناشي از برخي باورهاي نادرست يا نگراني‌هاي اخلاقي خانواده است كه ممكن است فرد را با مشكلات جدي و حتي ناباروري مواجه كند.

همه اين مسائل نشانگر لزوم آگاهي رساني درست و مناسب درباره چگونگي پيشگيري از مشكلات، روش‌ها و خدمات درماني موجود در كشور است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




ارسال توسط زهرا
آخرین مطالب